بیرق خاکی
بیرق خاکی
افتخار شیعه بی باکی توست بیرق ما چادر خاکی توست
چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:,
بزرگترین کلاهبرداری از زنان و مردان ما!

 

 
 

 به نقل از نکته نیوز، می گن دو نفر کلاهبردار وارد شهری شدند و ادعا کردند بهترین و منحصر به فردترین لباس دنیا را می بافند، پادشاه آن کشور، که مرد بل هوسی بود، دستور داد آنها را به خدمتش ببرند و به آنها گفت: باید اولین و تنها لباستان را در این کشور برای من ببافید… آنها قبول کردند و گفتند: پادشاها ما بهترین لباس را برای شما می بافیم و این لباس یک خصوصیت منحصر به فرد دارد آن اینکه فقط عقلا و افراد باهوش می توانند آن را ببینند، پادشاه سرمست از این خصوصیت گفت چه بهتر…

روزها گذشت و یک روز پادشاه، غلام خود را فرستاد تا لباس را ببیند، غلام وقتی به محل کار آن دو نفر رفت… تنها دو چوب دید و لباسی ندید، اما وقتی به حضور پادشاه رسید از ترس اینکه بگویند خنگ است شروع کرد به توصیف زیبایی لباس، روز دیگر وزیر رفت و همین اتفاق تکرار شد، هر روز کسی می رفت و اوصاف لباس نبوده را برای پادشاه نقل می کرد و در پایان پادشاه خودش برای پوشیدن لباس رفت، وقتی وارد شد… لباسی ندید.

اما مطابق فکری که سایرین کرده بودند…. جرات نکرد بگوید لباسی نیست و عاقبت آن شد که پادشاه با یک شرت در مقابل همه مردم راه می رفت و همه از ترس آنکه به آنها لقب خنگ گفته شود از لباس نبوده تعریف و تمجید می کردند ولی عقلای واقعی می خندیدند.

حکایت ما و فرهنگ غرب هم همین است….فرهنگی که  به تن ما لباس فرهنگ پوچ خودش را می پوشاند و با هالیوود و غول های رسانه ای اش، به ما القا می کند: من بهترین و منحصر به فردترین فرهنگ دنیا را دارم، که مشخصه اش این است که تنها آدمهای با کلاس و روشنفکر و فهمیده و دانشمند آن را درک می کنند…

…آن روزی که این کلاهبردار وارد جامعه ما شد، آن روزی که پوشش ما را عوض کرد و روشنفکران غرب زده، چون فرهنگ غرب را چشم و گوش بسته قبول کرده بودند، حرفی نزدند و فقط تایید کردند و حتی خواص، از ترس اینکه، ازمردم سنگ بی کلاس بودن و امل گیری بخورند، هیچ نگفتند.

 آن روزی که فرهنگ غرب با معماری بی حیایش، آشپزخانه اپن را آورد و آن روزی که این فرهنگ، حضور بی مورد و غیرضروری زن ها را در جامعه به بهانه تساوی حقوق زن، افزود و غیرت را به با شعار مرد استعمارگر، از مردان گرفت.

آن روزی که چشمان ما را شست و جور دیگری دنیا را دیدیم و آدمهایش را و به آدمها و دنیا فقط و فقط به چشم بازار و کالا نگاه کردیم ……. آن روز روزی بود که ما لباس فرهنگ و تمدن و اسلامیت خود را درآوردیم و لباس فرهنگ غرب را پوشیدیم، لباسی که اصلا لباس نبود، تارو پودی هم  نداشت، اما کمتر کسی پیدا شد که بگوید: لباسی در کار نیست و در واقع ما لخت و عور شده ایم……

حالا کار به جایی رسیده که بعضی مردم با افتخار، لخت و عور(بدون ارزشهای مذهبی و ملی) در ملاعام قدم می زنند یکی هم نیست جرائت کند و واقعیت را بگوید، از بی غیرتی مردان و بی مبالاتی زنان و از اینکه بابا! جامعه با این وضع حضور زنان به جامعه ای مصرفی و شهوتران و بی وفا تبدیل می شود…



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در 15:1 توسط رزمنده سایبری.